اندوه
علی کاملی
غزل
چاپ تمام
شعر بزرگسال
سال نشر 1401نوبت چاپ 160 صفحه500000 ریال سفارش آنلاین

یک سطر از اندوه

من آرشم جز باد اما در کمانم نیست
محدوده‌ای غیر از دَم پایم جهانم نیست

از من مخواه از رویت خورشید بنویسم
وقتی که چیزی غیر شب در آسمانم نیست

روزی اگر رفتم نپرس از من چرا رفتم؟
این‌جا اگر عمری‌ست آبم هست نانم نیست

با این غم نان خواستم از عشق... اما نه
امشب سر معشوقه ابروکمانم نیست

حتی پس از این خواب وقتی چشم وا کردم
جز جور دقیانوس دیدم در زمانم نیست

چون تاجری درگیر بودم با ضرر یا سود
در خود تامل کردم: اینم هست... آنم نیست

از این قلم بخوانید

به قلم: علی کاملی
500000 ریال